بميرم برا اون موقعي كه صدا زد، برادر برادرتُ درياب. ابيعبدالله خودشو به بالين عباس رسوند، سر عباسو به دامن گرفت ، فرمود:
چه شد آن دست بلندي كه به هنگام نبرد دعوي آن بود كه من بازوي حيدر دارم همه شب... براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !
|